امروز قصد داریم سری مباحث سواد اقتصادی را ادامه دهیم نظریه مزیت نسبی برای معرفی شما؛ نظریه ای که مبادلات تجاری را توجیه می کند و توضیح می دهد که چرا و به چه منظور کشورها با سایر کشورها تجارت می کنند.
با مطالعه و درک این نظریه متوجه می شویم که چرا واردات برخی کالاها از تولید آن در کشور مقرون به صرفه تر است و چرا کشور نباید در تولید هیچ محصولی به دنبال خودکفایی باشد.
در واقع تئوری مزیت نسبی در اقتصاد جهانی در مرکز تجارت بین کشورها قرار دارد. مبادلاتی که می تواند یک معامله برد-برد را برای اقتصاد کشورهای تجاری به ارمغان بیاورد. در مقیاس کوچکتر، این نظریه برای مبادلات بین شرکتها و واحدهای اقتصادی نیز صادق است.
تئوری ویدیویی مزیت نسبی
تعریف مزیت نسبی
آدام اسمیت برای اولین بار در کتاب ثروت ملل به برتری و مزیت کشورها در تولید اشاره کرد. وی توضیح داد که تجارت به معنای سود برای یک طرف و ضرر برای طرف دیگر نیست. در نظریه آدام اسمیت، این نظریه “مزیت مطلق” مشخص است که هر کشوری در تولید کالا تخصص دارد و می تواند بر اساس آن کالا با کشورهای دیگر تجارت کند و کالاهای مورد نیاز دیگر را تهیه کند. بر اساس نظریه آدام اسمیت، مبادله بین دو کشور تنها بر اساس «مزیت مطلق» امکان پذیر و موجه است، اما واضح است که این نظریه تنها بخش کوچکی از تجارت را در بر می گیرد.
همانطور که گفتیم نظریه های اقتصادی برای بهبود زندگی شهروندان و توسعه شرایط اقتصادی جوامع متولد می شوند. “برتری نسبی” همچنین اولین بار توسط تاجر انگلیسی «دیوید ریکاردو» برای بهبود وضعیت مبادلات تجاری در انگلیس پیشنهاد شد. ریکاردو در مقاله ای با عنوان اصول اقتصاد سیاسی و مالی بیان می کند که اگر کشوری بتواند کالایی را با هزینه فرصت کمتر یا قیمت کمتر تولید کند، آن کالا نسبت به سایر کشورها مزیت نسبی دارد. در آن زمان انگلستان نیاز به واردات گندم داشت. ریکاردو گفت که کشورش نباید در واردات گسترده گندم تردید کند. در عوض، انگلستان میتوانست در ازای واردات گندم، کالاهایی را به خارج از کشور صادر کند که تولید آن به ماشینآلات یا کارگران متخصص نیاز دارد.
ریکاردو معتقد بود که هر کشوری باید نقش تخصصی در تولید گروهی از کالاها یا خدمات ایفا کند. بر اساس این نظریه، رضایت از همه محصولات نتیجه ای جز فقر برای کشور و اقتصاد ندارد. از طرفی اصرار بر محصولاتی که از نظر هزینه فرصت برای کشور توجیهی نداشته باشد می تواند مشکلات بزرگ تری اعم از زیست محیطی، اجتماعی و … را به دنبال داشته باشد. ما نمونه ای از چگونگی این اتفاق را در کشور ما می بینیم. اصرار بر تولید و رشد محصولات کشاورزی در استان های کم آب و استقرار صنعت فولاد در کویر باعث بروز مشکلات زیست محیطی و اعتراض های گاه و بیگاه شده است. ریکاردو همچنین معتقد است که تولید و مبادله مبتنی بر مزیت نسبی منجر به ارتباط بهتر بین کشورها و پیشبرد صلح در سطح جهانی خواهد شد.
هزینه فرصت چیست؟
برای درک مفهوم نظریه مزیت نسبی، دانستن برخی اصطلاحات ضروری است. از جمله آنها باید باشد “قیمت جایگزین” نقل شده. هزینه فرصت، کلیدی ترین و مهم ترین رکن نظریه مزیت نسبی است. هزینه های فرصت نشان دهنده هزینه های رد یک گزینه در مقابل گزینه انتخابی است. به عبارت دیگر، در یک اقتصاد شما انتخاب می کنید که کدام کالا هزینه کمتری برای تولید داشته باشد. این محصول اولویت تولید شماست. در مقابل تولید برخی کالاها را نادیده خواهید گرفت.
مزایای نظریه مزیت نسبی
تکیه بر نظریه مزیت نسبی باعث می شود که تولید کشور به سمت تخصصی شدن پیش برود. این رویداد دارای مزایای زیر است:
- افزایش کارایی: با توجه به مزیت نسبی، اقتصاد یک کشور به سمت تولید با هزینه فرصت کمتر و بهره وری افزایش می یابد.
- سود بیشتر: وقتی منابع، امکانات و نیروی کار یک اقتصاد بر تولیدی متمرکز می شود که هزینه کمتری دارد، سود بیشتری نصیب تولیدکنندگان می شود.
مزیت نسبی اقتصاد ایران چیست؟
سوخت های فسیلی قطعا به عنوان اولین مزیت نسبی اقتصاد ایران به ذهن متبادر می شود. ایران در مرکز انرژی جهان قرار دارد. از سوی دیگر، عضویت ایران در اوپک قدرت چانه زنی آن را در مورد آینده بازار انرژی افزایش داده است. در سال های اخیر، این مزیت نسبی با اعمال تحریم های گسترده علیه مبادلات انرژی ایران به چالش کشیده شده است. ایران در سال های اخیر مجبور بوده است محموله های نفتی خود را به سختی به دست مشتریان برساند. در اقتصاد بدون تحریم قطعا صادرات انرژی یکی از مزیت های نسبی اقتصاد ایران است. پتروشیمی، بلوک فولادی و سیمان از جمله کالاهایی هستند که در اقتصاد ایران مهم تلقی می شوند و صادر می شوند. مواد معدنی از دیگر محصولاتی هستند که جایگاه ویژه ای در اقتصاد ایران دارند. به هر حال می توان به زغال سنگ، مس، گوگرد و گوگرد، مرمر و تراورتن اشاره کرد.
به غیر از آنها محصولات کشاورزی مانند زعفران، پسته و خرمای ایرانی نیز در بازارهای جهانی رواج دارد. البته به دلیل ضعف در برندسازی و مواردی مانند بسته بندی و ترانزیت، بسیاری از این محصولات در بازارهای بین المللی با نام های خارجی و چند برابر قیمت محصولات برند ایرانی خرید و فروش می شوند. خاویار و فرش دستبافت از جمله محصولاتی هستند که در جهان با نام ایران پیوند خورده اند.
آخرین کلمه
نظریه مزیت نسبی ممکن است در اقتصاد پیچیده امروزی بدوی به نظر برسد، اما همچنان قابل اجرا است. در تجارت و مبادلات بین المللی بین کشورهای مختلف، تولید محصولی که هزینه فرصت کمتر و قیمت ارزان تری نسبت به سایر محصولات داشته باشد در اولویت قرار دارد. از سوی دیگر با شکل گیری اقتصاد جهانی و قوانین بازار، به هم پیوستگی اقتصاد کشورهای مختلف بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. وابستگی کشورها به کالاها و خدمات سایر کشورها موجب برقراری روابط پربار در جهان شده است. رابطه ای که مبتنی بر بازار باشد و بتواند بر تهدیدات سیاسی و منطقه ای غلبه کند.
از سوی دیگر، ملاک قرار دادن این نظریه برای مدیریت تولید در کشور می تواند راهگشا باشد. زیرا طبق نظریه مزیت نسبی هر کشوری نباید در تولید هر محصولی خودکفا باشد. بر این اساس و با در نظر گرفتن استعدادهای ذاتی یک کشور می توان برخی محصولات را بر اساس نیاز شهروندان و با توجه به ظرفیت کشور اولویت بندی کرد.